از تو آسمون چشات یه ستاره اُفتاده
بمیره زینب نفسات به شماره اُفتاده
ز ضربه ی دست عدو گوشواره اُفتاده
بمیرم برا نفس نفس زدن تو
بمیرم برا زخمای روی تن تو
بمیرم پر خون شده پیروهن تو
زهرا تنها با یك لشكر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
اثر نهاده به بینایی ام چنان سیلی
علی مقابل ام ایستاده تار می بینم
دری كه سوخت در آتش زجای می اُفتد
دگر نیاز ندارد لگد برآن در زد
زهرا تنها با یك لشكر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
از تو آسمون چشات یه ستاره اُفتاده
بمیره زینب نفسات به شماره اُفتاده
ز ضربه ی دست عدو گوشواره اُفتاده
بمیرم برا نفس نفس زدن تو
بمیرم برا زخمای روی تن تو
بمیرم پر خون شده پیروهن تو
كوچه، هیزم، آتش، مادر، واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
مگه یادم می ره من موندم و یه گل پر پر
مگه یادم می ره خونابه ی بال كبوتر
مگه یادم می ره زخم روی بازوی مادر
زهرا تنها با یك لشكر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
شكسته از ضرب غلاف بازوان تو مادر
چه گویم از آتش و از گیسوان تو مادر
چه گویم از ضرب در و استخوان تو مادر
الهی بمیرم برا زخمای پهلوت
نبینم جای دست عدو روی اَبروت
نبینم باباجون داره می سازه تابوت
مگه یادم می ره من بودم كوچه ی غم ها
مگه یادم می ره دست كسی كه می ره بالا
مگه یادم می ره روی زمین چادر زهرا
زهرا تنها با یك لشكر واویلا
مانده بین دیوار و در واویلا
:: بازدید از این مطلب : 964
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4